تراويح جمع ترويحه به معنى يكبار استراحت كردن است، مانند تسليمه كه به معنى يكبار سلام دادن است. نماز جماعت شبهاى رمضان به خاطر اين تراويح ناميده شده كه در آغاز كه براى خواندن آن نماز جمع شدند، در بين هر دو سلام (بعد از چهار ركعت) كمى استراحت مىكردند و اين شيوه همچنان ادامه دارد. (فتح الباري4/294). خداوند متعال در وصف بندگان مؤمنش مىفرمايد:. «پهلوهايشان از بسترها در دل شب دور مىشود (و بپا مىخيزند و رو به درگاه خدا مى آورند) و پروردگار خود را با بيم و اميد مىخوانند، و از آنچه به آنان روزى دادهايم انفاق مىكنند».[السجده: ١٦]. پيامبرصلی الله علیه وسلم فرمود: «من قام رمضان ايماناً واحتساباً غفرله ماتقدم من ذنبه». (متفق عليه، البخاري 37. مسلم 759). «كسى كه شبهاى رمضان از روى ايمان و يقين و طلب اجر از خدا قيام كند، تمام گناهان گذشتهاش بخشيده مىشوند». «ايماناً». يعنى اعتقاد و يقين داشتن به پاداش موعود خداوند. «احتساباً». يعنى فقط خواستار اجر و پاداش از خداوند بودن. (فتح الباري 4/296). همچنين فرمود: «صلاة اللّيل مثنى مثنى، فإذا خشى أحدكم الصبح صلّى ركعة واحدة توتر له ما قد صلّى». (متفق عليه، البخاري 990. مسلم 749). «نماز شب دو ركعت دو ركعت خوانده مىشود. هرگاه يكى از شما از طلوع فجر صادق بيم داشت و شك كرد، يك ركعت بخواند تا به وسيله آن آنچه خوانده وتر بشوند». روش رسول الله صلی الله علیه وسلم اين بود كه يارانش را به شب زندهدارى در رمضان و غير رمضان تشويق مىكرد. رسول الله فرمود: «أفضل الصلاة بعد الفريضة صلاة الليل». (الترمذي 438 ترمذى گويد: حديث ابوهريره، حديث حسن صحيح است). «بهترين و ارزشمندترين نماز، بعد از نماز فرض، نماز شب است». «رسول الله در ماه رمضان و غير رمضان بيشتر از يازده ركعت نماز شب نمىخواند. چهار ركعت مىخواند و سلام مىداد،. از خوبى و طولانى بودن آن مپرس. سپس چهار ركعت مىخواند و سلام مىداد و از خوبى و طولانى بودن آن مپرس. سپس سه ركعت مىخواند». عایشه رضی الله عنها گويد: «گفتم: اى رسول خدا، آيا پيش از خواندن نماز وتر مىخوابى؟ جواب داد: اى عايشه، چشمانم مىخوابند اما قلبم نمىخوابد». (متفق عليه، البخاري 1147. مسلم 738). ويژگى نماز شب رسول الله اين بود كه قرائت قرآن را تا جايى طول مىداد كه قيام كننده توانايى آن را داشت و در خودش نشاط و مداومت بر قيام ليل مىيافت. بهترين كار و عبادت در نزد او عبادتى بود كه انجامدهنده آن بر آن مداومت داشته باشد. سنت مطهر نيز بر آن صحه گذاشته است. (البخاري 43، 1135. مسلم 255، 782، 785). مسايل مربوط به قيام الليل و تراويح. اول: چگونه پهلوها از رختخوابها فاصله مىگيرند و دور مىشوند؟ منظور اين است كه فرد با اين كار قيام الليل انجام مىدهد و خوابش را بهخاطر خدا ترك مىكند و بهخاطر انجام عبادت، خوابيدن بر روى رختخواب نرم را در شب رها مىكند، يا اينكه آن نماز خواندن بين مغرب و عشا است، يا منتظر ماندن براى رسيدن وقت نماز عشا است، يا اينكه نمازگزار حريص است كه نماز عشا و همچنين نماز صبح را با جماعت بخواند. (تفسير ابن كثير ص 1345). دوم: چگونه دعاى نمازگزار در شب از ترس و اميد است؟ ارتباط دعا با انفاق مال چيست كه خداوند انفاق را به دنبال دعا بيان كرده است؟! مفهوم آن ترس از عذاب خداوند متعال و اميد به بزرگى نعمت خداوند است، (ومما رزقناهم ينفقون) پس بندگان خالص خدا بين انجام كارهايى كه موجب نزديكى به خدا مىشوند جمع مىكنند و آنها را با هم انجام مىدهند. همچون پرداخت زكات و كارهايى كه با ميل و خواسته خودشان براى به دست آوردن اجر و پاداش فراوان انجام مىدهند. همچون قيامالليل و دعا كردن در آن، در حالى كه در انجام اين كار سرمشق آنان، سرور و مايه افتخار آنان در دنيا و آخرت، پيامبر خدا است. عبداللَّه بن رواحه رضی الله عنه سروده است: «در ميان ما پيامبر خداست كه هنگام دميدن بامداد كتاب او را تلاوت مىكند، هدايت و راهنمايى را بعد از كورى به ما نشان داد. پس دلهايمان يقين پيدا كردند كه آنچه او مىگويد حقيقت دارد و به وقوع خواهد پيوست. شب را در حالى سپرى مىكند كه پهلوى او از رختخوابش فاصله مىگيرد، آن هنگام كه خواب مشركان بر رختخوابهايشان بر آنان سنگين شده است». سوم: چرا خداوند پاداشى را كه براى شب زندهداران در نظر گرفته پنهان كرده است؟ و معناى «قرة أعين» چيست؟ خداوند براى شب زندهداران پاداش فراوانى در بهشت جاويدان و لذتهايى كه هيچ كس از چنان لذتى آگاهى نيافته است، مهيا و پنهان كرده، چون آنان عبادت و اعمالشان را پنهانى انجام مىدهند، خداوند هم پاداشى را كه به آنان وعده داده پنهان كرده و صراحتاً بيان نكرده است، تا پاداشى موافق با كردار آنان باشد، چون پاداش از جنس عمل است. به همين خاطر خداوند نعمت و پاداشى براى آنان در نظر گرفته و آن را پوشيده نگه داشته كه هيچ چشمى آن را نديده و بزرگى و فراوانى آن بر دل هيچكس خطور نكرده است. رسول الله فرمود: خداوند مىفرمايد: «أعددت لعبادي الصالحين ما لا عين رَأَتْ، ولا أُذن سمعَتْ ولا خطر على قلب بشر». «براى بندگان صالحام پاداشى آماده كردهام كه هيچ چشمى آن را نديده و هيچ گوشى وصف آن را نشنيده و (بزرگى و فراوانى آن) بر دل هيچ انسانى خطور نكرده است». چهارم: آيا مفهوم فرمايش رسول الله كه در وصف قيام الليل فرمود: «مثنى مثنى» اين است كه لازم است بعد از خواندن دو ركعت، سلام داده شود؟ پاسخ: راوى حديث – ابن عمر – آن را چنين شرح داده كه رسول الله بعد از خواندن دو ركعت سلام مىداد. (مسلم 749). بنابراين راوى حديث از مفهوم آن آگاهتر است و آنچه را هم كه شرح داده، مفهومى است كه به ذهن خطور مىكند، چون در مورد چهار ركعت گفته نمىشود كه «مثنى» است. با اين حديث استدلال مىشود كه نماز قيام الليل دو ركعت دو ركعت خوانده شود و بعد از دو ركعت با سلام دادن ميان نماز فاصله ايجاد شود. قول مختار در چگونگى نماز قيام الليل دو ركعت دو ركعت خواندن آن است، همچنان كه ظاهر حديث بر آن دلالت مىكند و بعد از دو ركعت سلام دهد. چون رسول الله به سؤال كننده درباره چگونگى برگزار كردن نماز شب اينگونه پاسخ داد كه در هر دو ركعت سلام داده شود. همچنين احاديثى كه درباره سلام دادن بين هر دو ركعت موجود هستند، از راههاى گوناگون روايت شده و ثابتتراند. اما روايت شده كه رسول الله هم بعد از خواندن چهار ركعت و هم بعد از خواندن دو ركعت، سلام داده است. بنابراين در دو ركعت سلام دادن ارشادى است براى آسان گرفتن بر امت و تخفيفى براى نمازگزاران است. چون بين هر دو ركعت سلام دادن، سبب مىشود كه نمازگزار كمى استراحت كند و كارهاى مهمى كه نيازمند آنهاست، انجام دهد. (فتح الباري 2/556). پنجم: از آنجا كه نماز تراويح از جنس قيام الليل است، آن هم دو ركعت دو ركعت خوانده مىشود. اما نماز تراويح به چه شيوهاى برگزار بشود بهتر است، انفرادى يا با جماعت؟ رسول الله در نيمه يكى از شبها از منزل خارج شد و به مسجد آمد و نماز خواند، مردانى هم كه در مسجد بودند، پشت سر پيامبر به صف ايستادند و نماز خواندند. روز بعد كسانى كه در مسجد بودند درباره نماز شب پيامبر به ديگران خبر دادند. شب بعد مردمان بيشترى جمع شدند و پشت سر پيامبر نماز خواندند. روز بعد خبر نماز شب پيامبر به گوش افراد زيادى رسيد و مردمان بيشترى براى نماز شب جمع شدند. در شب چهارم بر اثر ازدحام جمعيت، مسجد پر از جمعيت شد و جايى براى سوزن انداختن نبود. رسول الله صلی الله علیه وسلم از منزلش خارج نشد تا نماز صبح و تنها براى نماز صبح به مسجد آمد. وقتى كه نماز صبح را خواند رو به مردم كرد و شهادتين گفت، سپس فرمود: «ديشب آمدن شما به مسجد بر من پوشيده نبود و از آمدن شما خبر داشتم، اما من ترسيدم كه اگر براى خواندن نماز شب بيرون بيايم، نماز شب بر شما فرض گردد و بعد شما از خواندن آن ناتوان شويد». (متفق عليه، البخاري 924. مسلم 761). ابن شهاب گويد: پيامبر خدا صلی الله علیه وسلم هنگامى كه وفات كرد، مردم نماز شب را به طور انفرادى و پراكنده مىخواندند. سپس در زمان خلافت ابوبكر رضی الله عنه و آغاز خلافت عمررضی الله عنه بر آن شيوه عمل مىكردند. (البخارى، 2009. مسلم759). تا اينكه يكى از شبهاى رمضان عمر رضی الله عنه به مسجد آمد. ديد كه مردم پراكنده و متفرقند. بعضى انفرادى نماز مىخوانند، بعضى به ديگرى اقتدا كردهاند. عمر گفت: نظر من اين است كه اگر همه اينها جمع بشوند و پشت سر يك امام نماز بخوانند، بهتر است. سپس در اين كارش تصميم جدى گرفت و همه را جمع كرد تا پشت سر ابى بن كعب رضی الله عنه نماز شب را به شكل جماعت برگزار كنند. شبى ديگر كه به مسجد آمد و ديد مردم پشت سر يك امام نماز مىخوانند و همه هماهنگ هستند، گفت: چه بدعت خوبى است اين كار، و گفت: اما كسانى كه اول شب مىخوابند و نيمههاى آخر شب بيدار مىشوند و نماز شب را مىخوانند بهتر است، چون مردم در آن زمان اول شب قيام الليل انجام مىدادند. (البخاري 2010). «أوزاع». يعنى جماعتهاى پراكنده، آوردن متفرقون در روايت تأكيد لفظى است. (فتح الباري 4/297). از نصهايى كه بيان شد مىتوان امور زير را استنباط كرد: درباره استنباط از دلايل اينجا با كمى تصرف نقل شده است. رسول الله نماز كسانى را كه سه شب پشت سر او نماز شب را به شكل جماعت برگزار كردند، تأييد كرده است. رسول الله بعد از سه شب برگزارى نماز تراويح (شب) را به شكل جماعت ترك كرد، و دوست نداشت آنان همراه رسول الله نماز تراويح را به شكل جماعت برگزار كنند، از ترس اين كه مبادا خداوند نماز تراويح را به شكل جماعت بر آنان فرض گرداند كه در آن صورت برگزارى آن در قالب جماعت در مسجد شرط درست بودن آن مىشد و در نتيجه بعضى از افراد نمىتوانستند آن را انجام دهند و پاداش قيام شبهاى رمضان را از دست مىدادند. اما وقتى كه پيامبرخدا وفات كرد، ترسى براى فرض شدن آن نبود. بنابراين عمر رضی الله عنه با در نظر گرفتن برخى از مصالح، ترجيح داد مسلمانان پشت سر يك امام نماز تراويح را به شكل جماعت برگزار كنند. چنين امرى بسيار بهتر و زيباتر از پراكنده خواندن آن بود. عمررضی الله عنه با در نظر گرفتن موارد زير، جماعت در قيام الليل را تعيين كرد: - تمسك و چنگ زدن به روش و سيرت رسول الله در برگزارى نماز قيام الليل همراه مردم در قالب جماعت. - عمر فهميد كه رسول الله به خاطر ترس از فرض شدن قيام الليل به شكل جماعت، خواندن آن را همراه با مردم ترك كرد. چون اگر در قالب جماعت بر آنان فرض مىشد آنان از برگزارى آن ناتوان مىشدند. پس به خاطر مهرورزى پيامبر نسبت به مسلمانان و ارفاق حال آنان، قيام را در قالب جماعت ترك كرد، نه به خاطر عدم فضيلت آن. - عمر رضی الله عنه بسيار حريص بود كه از نفوذ اختلاف و تفرقهگرى به دلهاى مسلمانان جلوگيرى كند، چون در اختلاف و تفرقه، وحدت كلمه از بين مىرود، اما جمع شدن مردم پشت سر يك امام – به خصوص وقتى كه امام قارىترين آنان و داراى آوازى زيبا و دلنشين باشد كه بر خشوع بيفزايد – براى بيشتر نمازگزاران بهتر و نشاط آورتر است. خواننده گرامى، از آنچه بيان شد روشن مىشود كه برگزارى نماز قيام در ماه رمضان در قالب جماعت بهتر است، همان گونه كه عمررضی الله عنه آن را انجام داد و اصحاب رسول الله هم آن را تأييد كردند و مسلمانان هم آن را پيوسته ادامه داده و مىدهند. عمر رضی الله عنه به مردم اعلام كرد كه خواندن نماز شب در آخر شب بهتر است، و گفت: كسانى كه در اول شب مىخوابند و نيمه آخر شب براى برگزارى نماز بيدار مىشوند، بهتر است – گرچه نماز در اول شب همراه با جماعت هم باشد – اين گفتار عمر، تشويقى بود براى نمازگزاران كه اگر نماز را در آخر شب بخوانند بهتر خواهد بود، اين نظر استناد به فرموده پيامبر خدا است كه فرمود: «ينزل ربّنا تبارك وتعالى كلّ ليلة إلى السّماء الدنيا، حين يبقى ثلث الليل الآخر، يقول: من يدعوني فأستجيب له، من يسألني فأعطيه، من يستغفرني فاغفر له». (متفق عليه، البخاري 1145. مسلم 758). «پروردگار متعال، در يك سوم مانده از آخر هر شب، به سوى آسمان دنيا پايين مىآيد و مىفرمايد: چه كسى مرا مىخواند تا اجابتش كنم: چه كسى از من چيزى مىخواهد تا خواستهاش را برآورم؛ چه كسى از من طلب مغفرت مىكند تا او را ببخشم».
نظرات